- قهج پائین (قِ وَ)
دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود، سکنۀ آن 170 تن. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، میوه جات و شغل اهالی آنجا زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
معنی قهج پائین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(غَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان ارسک بخش بشرویۀ شهرستان فردوس که در 31هزارگزی جنوب بشرویه و 5هزارگزی خاور شوسۀ عمومی بشرویه به دوهک واقع است. در دامنۀ کوه قرار دارد. گرمسیر است. سکنۀ آن 6 تن شیعۀ فارسی زبانند. آب آن از قنات است. محصول آن غلات، پنبه، ارزن و ابریشم است. باغهایی دارد. شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(گَ تَپْ پَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند که در 2هزارگزی جنوب خاوری خوسف واقع شده است. هوای آن گرم و سکنه اش 4 تن است. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
(نُ قُدَ)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان القورات بخش حومه شهرستان بیرجند، در 46هزارگزی مشرق بیرجند، در دامنۀ معتدل هوائی واقع است و 485 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، شغل اهالی زراعت و مالداری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)